
در یادداشت امروز درباره رمان مترو ۲۰۳۳ خواهیم گفت. رمانی با ترجمه عالی فربد آذسن. مترو ۲۰۳۳ اولین قسمت از سهگانه بزرگ مترو نوشته دیمیتری گلوخوفسکی است.
در اثر وقوع جنگ اتمی در سال ۲۰۱۳ سطح زمین غیرقابل زیستن شده است. انسانها برای فرار از تششعات اتمی به خطوط مترو پناه آوردهاند. اکنون بیست سال گذشته است.
موجودات تاریکی از هر راهی برای ورود به مترو و حمله به انسانها استفاده میکنند. موجوداتی که به نظر میرسد ساکنان آینده زمین خواهند بود. زیرا با شرایط سطح زمین به خوبی وفق پردا کردهاند.
در این بین انسانها برای زنده ماندن در این شرایط تلاش میکنند. امیدی برای بقا نیست. با هجوم گاه و بیگاه موجودات تاریکی و ضربههایی که از جانب آنها بر بازماندگان وارد میشود، زندگی در مترو هر لحظه سختتر میشود.
داستان مترو ۲۰۳۳
در این رمان با آرتیوم همراه میشویم. داستان با معرفی ایستگاهی آغاز میشود که آرتیوم در آن زندگی میکند. سپس اتفاقی میافتند که آرتیوم ایستگاه محل زندگی را ترک میکند و به سفری مخاطرهآمیز میرود.
در این سفر با افراد مختلف، با طرز فکرهای مختلف روبرو میشود. کارهایی میکند که شاید در حالت عادی قادر به انجامش نبوده باشد. ولی گویی همیشه دستی نامرئی به او یاری میرساند. و او را در مسیر نگه میدارد.
درونمایه
در این رمان شاهد رشد شخصیتی آرتیوم از جوانی خام به مبارزی قدر هستیم. در این بین لحظه به لحظه با جهانبینی های مختلفی روبرو میشویم. گویی در مترو هرکس برای خود نظریههایی راجع به جهان دارد. دیدگاههای افراد مختلف در مورد چرایی اتفاقات و جهانی که در آن هستند و چرایی وجود مترو، که ارتیوم دائم با آنها مواجه میشود.
دمیتری گلوخوفسکی با لطافت زیاد دیدگاههای مختلف مذهبی، سیاسی و اجتماعی را بیان میکند و آنها را نقد میکند.
در نهایت روی انسانیت دست میگذارد. چیزی که انسانها را مجاب میکند که فکر کنند اشرف مخلوقات هستند را به باد انتقاد میگیرد و بیرحمانه به مفاهیم انسانی حمله میکند.
سخن نهایی
این تمام چیزی است که میتوانم درباره مترو ۲۰۳۳ بگوییم. این رمان را به شدت پیشنهاد میکنم.