نقد انیمه سریالی اتک او تایتان(فصل اول)

مقدمه:

اتک او تایتان را به اصرار یکی از دوستان عزیزم تماشا کردم. علاقه زیادی به انیمه سریالی ندارم اما دلیلی هم برای تماشا کردن یک سریال خوب وجود ندارد.

انیمه‌ای مانند مدفن کرم‌های شب تاب یکی از بهترین و زیباترین فیلم‌هایی است که در تمام زندگی‌ام دیده‌ام ولی انیمه هایی از جنس اتک او تایتان را برای اولین بار بود که دیدم و تصمیم گرفتم نظر خودم را در قالب این نقد با شما در میان بگذارم.

و البته لازم به ذکر است که این نقد براساس فصل اول نوشته شده است.

شخصیت پردازی:

شخصیت پردازی در این سریال خوب است اما فقط خوب است. در اوایل فصل میتوان با ارن احساس همدردی کرد. خیلی از شخصیت‌ها در مواجهه با غول‌ها به شدت احساس ترس می‌کنند و جا می‌زنند که این صحنه‌ها به زیبایی هرچه تمام تر تصویر شده است. ما به آن شخصیت‌ها احساس ترحم می‌کنیم و آن‌ها را درک می‌کنیم.

در آن صحنه ای که سرباز تفنگ درون دهان خود میگذارد و شلیک می‌کند یا آن صحنه‌هایی که سربازان از ترس خشکشان می‌زند و غول آن‌ها را میخورد تمام این‌ها صحنه‌هایی هستند که آدمی را میخ کوب می‌کنند و بسیار خوب کار شده‌اند.

شخصیت ارن یاگر در سریال اتک او تایتان

روایت صحنه‌ها و کارگردانی:

چیزی که به شدت نمایان است عدم بالانس بودن ریتم داستان است. هر قسمت تقریباً بیست دقیقه است. ولی به شدت نحوه روایت داستان با اندازه هر قسمت نامتانسب است. به این فکر می‌کردم که اگر هر قسمت یک ساعت بود چطور می‌شد این عذاب را تحمل کرد.

قسمت‌ها به شدت ناهماهنگ هستند گاهی یک فلش بک دو قسمت طول می‌کشد.

من حدس میزنم کارگردان از ابتدا نمی‌دانسته که قرار است هر قسمت بیست دقیقه باشد و روی کارگردانی قسمت‌های یک ساعته کار کرده است. به همین دلیل گاهی فلش بک ها دو قسمت طول می‌کشند.

به این فکر کردم اگر مجبور باشید هر قسمت را در یک روز ببینید عملاً تا روز بعد چیزی در ذهن شما باقی نخواهد ماند.

تعلیق، تعلیق، تعلیق:

تعلیق یکی از راه‌هایی است که به جذب بیننده کمک می‌کند و مخاطب را کنجکاو می‌کند که در نهایت داستان چه می‌شود. اما تعلیق داستان اتک او تایتان بسیار طولانی و خسته‌کننده است. یعنی ساعت‌ها و قسمت‌ها طول می‌کشد تا فقط یک نکته روشن شود و از این بابت کارگردانی نمره جذابی دریافت نمی‌کند.

وقتی اتک او تایتان را با فیلمی به مانند هشت نفرت انگیز مقایسه می‌کنیم. باید بگویم که تعلیقی که در داستان اتک او تایتان ایجاد می‌شود نه تنها مفید نیست که مخاطب را در مواجهه با نقاط کور داستان سرد و خسته می‌کند.

نویسندگان از تعلیق برای کنجکاو کردن و جذب مخاطب استفاده می‌کنند ولی اتک او تایتان پر از نقاط کور است. نقاطی که پس از قسمت دهم کاملاً فراموش می‌شوند.

خب بگذارید سری هم به گیم او ترونز بزنیم. شخصیت hodor در این سریال شخصیت جالبی است. شش سال ما بدون اینکه بدانیم او را هودور صدا میزنیم.

شخصیت هودور در سریال گیم او ترون

در نهایت در فصل ششم کلید معمای هودور باز می‌شود و می‌فهمیم این شخصیت چرا به این وضع دچار شده است. ولی کارگردان از چنین چیزی به عنوان تعلیق استفاده نمی‌کند فقط اجازه می‌دهد ما آن را فراموش کنیم. و بعداً آن را به عنوان شوک استفاده می‌کند. اما در سریال اتک او تایتان تمام اتفاقات همینطور هستند ولی در نهایت تعجب هیچ کدام از آن‌ها با شوک با مخاطب منتقل نمی‌شوند.

چه چیزهایی مرا جذب می‌کند:

داستان جذاب است و تازگی دارد. حداقل برای من به شدت تازگی دارد.

شخصیت پردازی خوب است. می‌توان با‌شخصیت های داستان ارتباط برقرار کرد ولی نه انقدر که بتوانیم خودمان را به جای ارن بگذاریم چون باز هم تعلیق کشدار داستان به همذات‌پندازی ما ضربه می‌زند.

کارگردانی صحنه‌های نبرد بی نهایت جذاب و هیجان‌انگیز است. استفاده از ابزارهای معلق شدن در هوا و رساندن خود به سر تایتان‌ها بسیار سرگرم‌کننده است. تعقیب و گریزها و اتفاقات پیش‌بینی نشده زیادی که در خلال روایت داستان پیش می‌آید به شدت جذاب و گیرا است.

میساکا و تجهیزات معلق شدن در هوا

چه چیزهایی مرا دفع می‌کند:

کارگردانی بعضی صحنه‌ها به شدت قوی است و در بعضی دیگر به شدت ضعیف.

ریتم روایت داستان به شدت ناهماهنگ است. گاهی احساس می‌شود یکی از قسمت‌ها یک ساعت طول می‌کشد.

تعلیق داستان آنقدر کش پیدا می‌کند که دیگر مخاطب فراموش می‌کند درمورد چه چیزی کنجکاو بوده است.

بعضی از فلش‌بک‌ها گاهی دو قسمت طول می‌کشند.

جمع‌‌بندی:

اتک او تایتان ایده بسیار جالب و فوق‌العاده‌ای است که ما از آن لذت میبریم. ولی کارگردانی و عدم تناسب میان قسمت‌ها،‌ نوع روایت و شخصیت‌پردازی و تعلیق طولانی و خسته‌کننده به داستان صدمه جدی وارد می‌کند.

هنگام شروع داستان برای مخاطب جذاب است و پس از ده قسمت دیگر خسته‌کننده می‌شود.

در خلال تماشا کردن، گاهی با خود فکر می‌کردم چرا دارم این سریال را نگاه می‌کنم ولی قسمت بعدی مرا به شدت جذب می‌کرد و بلافاصله قسمت بعدی را نگاه می‌کردم.

معتقدم اگر هر قسمت یک ساعت بود با توجه به نوع و نحوه روایت داستان و مدل تعلیق آن تأثیر بسیار بهتری بر روی مخاطب داشت و بهتر مخاطب را درگیر داستان کرد.

نمرات: (از 10)

  • کارگردانی (4)
  • کارگردانی صحنه‌های اکشن (10)
  • شخصیت پردازی (8)
  • داستان (9)
  • تعلیق (1-)

نمره نهایی: 6.75

(این سریال به شدت آورریتد است)

شما در مورد این سریال چه فکر می‌کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

2 دیدگاه دربارهٔ «نقد انیمه سریالی اتک او تایتان(فصل اول)»

  1. با نظراتتون موافقم، واقعا سر دیدن این سریال عذاب کشیدم😅 این تعلیقای زیادی کش‌دار و اینا😁
    ولی خب برای من فضاش تازه بود. چون این سبک و مدلی ندیده بودم. و خب فصلای بعدیش قصه جالب میشه. البته بیشتر از خود قصه، ارجاع‌هایی که داشت واسم جالب بود. فکر کنم از فصل۳ بود که میره سراغ دنیای بیرون دیوارا و اتفاقیی میفته که واسم جذاب بود. هرچند که باز میشه گفت مشکلاتی که بهشون اشاره کردین کماکان باقی میمونن. ولی بازم دیدنش خالی از لطف نیست:)

    1. ممنونم بابت نظرتون.
      راستش من اول فکر کردم مشکل از منه که این سریال اینقدر به دلم نمیشینه و باهاش ارتباط نمیگیرم.
      بعد که از چند نفر پرسیدم همه گفتن که فصل های اول واقعا عذاب آوره.
      خب صد در صد ولی مطمئنم قطعا انیمه های خیلی بهتری هم از این هست.
      چون ژاپنی ها واقعا کارگردان های خلاق و کاردرستی دارن.
      بله متاسفانه باید تقریبا سی ساعت سریال نگاه کنیم تا جذاب شه :))
      بازم ممنون که نظر دادین. حتما ادامه اش رو هم میبینم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *