impostersyndrome

سندرم ایمپاستر در نویسندگی چیست

سندرم ایمپاستر زمانی بروز می‌کند که فکر میکنیم شایستگی جایگاهی که در آن هستیم را نداریم. برای مثال هیچ‌گاه از نوشته‌های خود راضی نیستید و حس می‌کنید که این نوشته شایستگی انتشار یا تقدیر را ندارد. از آن بدتر هنگامی که کسی از نوشته شما تعریف میکند، گمان می‌کنید صرفاً برای تشویق است یا می‌خواهد شما را دست بیاندازد.

در ادامه چند راهکار عملی برای غلبه بر سندرم ایمپاستر ارایه می‌دهیم. اگر شما نیز با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنید، پس تا انتها همراه ما باشید.

سندرم ایمپاستر دقیقاً چیست؟

حتماً برای شما هم اتفاق افتاده که مثلا در شغل جدیدتان ترفیع گرفته‌اید و یا به تازگی قرارداد مهمی را به امضا رسانده‌اید، ولی فکر می‌کنید که شایسته این قرارداد نبوده و یا شایستگی آن مقام یا صندلی را ندارید. شاید حتی با خود فکر کرده‌اید که اگر روزی دیگران متوجه شوند که سر آن‌ها را کلاه گذاشته اید و کارتان انقدرها هم خوب نبوده از شما نا امید خواهند شد.

طبق تعریف ویکیپدیا :

سندرم ایمپاستر یا نشانگان خودویرانگری یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی‌توانند موفقیت‌هایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان می‌دهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور می‌کند که لیاقت موفقیت را ندارد و فریب‌کار است.

سندرم ایمپاستر دقیقاً زمانی اتفاق می‌افتد که ما برای کار خودمان ارزش قائل نمی‌شویم. از هر فرصتی استفاده می‌کنیم تا به خودمان ثابت کنیم که کارمان آنقدرها هم خوب نیست. کامنت‌‌های مثبت را نادیده می‌گیریم و آن‌ها را تعریف و تمجید بیهوده به حساب می‌آوریم و کامنت‌های منفی را کاملاً به خود می‌گیریم.

راه‌های غلبه بر سندرم ایمپاستر کدامند؟

۱- دوستان نویسنده پیدا کنید

در بین گروه‌ها و جوامع نویسندگی بگردید. کسانی که از نظر تجربه نزدیک به شما هستند را در نظر بگیرید. مثلاً اگر یک سال است که می نویسید خودتان را فقط با کسانی مقایسه کنید که یک سال است نوشتن را شروع کرده‌اند.

نوشته‌های آن‌ها را بخوانید و با نوشته‌های خودتان مقایسه کنید. آیا واقعاً سطح نوشته‌های دیگران به اندازه سطح شماست یا پایین‌تر است؟

به یاد داشته باشید مقایسه خود با کسانی که تجربه زیادتری نسبت به شما دارند باعث می‌شود از نوشته خودتان دلسرد شوید. همچنین مقایسه خود با کسانی که خیلی از شما عقب‌تر هستند باعث خودبزرگ‌بینی می‌شود.

۲- به کسانی که از شما تعریف میکنند اعتماد کنید

اگر توصیه ابتدایی ما را انجام داده باشید، دوستان نویسنده‌ای خواهید داشت که در مورد کار شما نظر بدهند. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به دوستان نویسندتان اعتماد کنید.

نویسندگان دیگر و هم‌سطح شما کاملاً شما را درک کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند برای نوشتن یک متن خوب چقدر کار نیاز است و سختی کار را می‌شناسد. بنابراین هنگامی که از نوشته شما استقبال و از آن تعریف می‌کنند، تعریف آن‌ها را با کمال میل بپذیرید و از آن‌ها تشکر کنید.

به جرأت میتوان گفت که صادقانه‌ترین تعریف‌ها را می‌توانید از کسانی بشنوید که آن‌ها نیز همان دغدغه را دارند و همان مسیر را هم دنبال می‌کنند.

۳- به موفقیت‌های خود بها بدهید

هنگامی که نوشته شما با اقبال مواجه می‌شود و مورد توجه قرار میگیرد، به آن بها بدهید. سعی کنید برای چنین موفقیت‌هایی برای خود جایزه نیز در نظر بگیرید. جایزه می‌تواند رفتن به پیاده روی یا خرید نوشیدنی مورد علاقه تان باشد یا رفتن به سینما و تفریحات مورد علاقه خودتان.

جایزه شما هرچه باشد در نهایت میتواند باعث شود که به نوشته‌های خود بیشتر اعتماد کنید، موفقیت‌های خود را بیشتر ببینید و ایمان داشته باشد که موفقیت‌های شما حاصل تلاش خودتان هستند.

۴- مراقب خودگویی ها باشید

خوب است بدانید فردی که بیشترین تعامل روزانه را با او دارید خودتان هستید. پس باید حواستان به خودگویی‌ها باشد که مبادا به سمت منفی و خودتخریبی پیش برود. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که دید مثبت به کار خود و به خودتان پیدا کنید.

خود را دوست بدارید و برای خود ارزش قائل شوید. کسانی که عزت نفس پایینی دارند بیشتر از دیگران در معرض سندرم ایمپاستر قرار دارند. شاید نیاز باشد برای افزایش عزت نفس خود کاری انجام دهید.

۵- شانس در کار شما جایی ندارد

اگر از اکثر نویسندگان بپرسید به شما خواهند گفت که شانس در کار آن‌ها جایی ندارد. یک داستان و نوشته خوب چیزی نیست که ناگهان به وجود آمده باشد. برای آماده کردن یک متن خوب باید آن‌قدر بر روی آن کار کرد تا برای انتشار مناسب شود و سپس آن را ارایه داد.

اگر زندگی نویسندگان حرفه‌ای را بررسی کنید. خواهید دید که آن‌ها برای رسیدن به جایگاه خودشان سال‌ها کار کرده‌اند و تلاش‌ مستمر و جدی داشته‌ تا به آن مرحله رسیده‌اند.

در نویسندگی شانس کمترین دخالت را دارد. موفقیت‌های شما تماماً حاصل تلاش خودتان هستند. آن‌ها را به شانس و اقبال واگذار نکنید. نوشته هرکس بهترین چیزی است که ارایه می‌دهد.

خطر سم مهلک در نویسندگی

اخطار: سم مهلک درنویسندگی

یکی از سموم مهلک در نویسندگی انداختن مسئولیت نوشته به گردن دیگران است. مطرح کردن مسائلی مانند «کائنات یا خدا این نوشته‌ها را برای ما فرستاده‌اند و ما فقط آن‌ها را روی کاغذ آورده‌ایم» حرف بیهوده و عبثی است.

این را بدانید که نوشته شما از درون شما می‌آید و شما مسئول آن هستید. این را بدانید که اگر نوشته شما ضعیف است نشان می‌دهد که شما نیاز دارید پپشرفت کنید. پس با تلاش بیشتری به تلاش خود ادامه دهید و صبور باشید، همانطور که نویسندگان بزرگ صبور بوده‌اند.

ولی مراقب باشید. نوشته شما خود شما نیست. همانطور که نعل اسب، خودِ آهنگر نیست. نوشته شما محصول شماست. بازخورد منفی را کلیدی برای اصلاح کار خورد در نظر بگیرید و برای اصلاح آن تلاش کنید.

اگر نوشته شما عالی است پس به شما تبریک میگویم. شما کار خود را به نحو احسن انجام داده‌اید. شما فوق‌العاده هستید و بهترین ها را نوشته‌اید. هر نوشته‌ای که به قلم شما نگارش می‌شود محصول خودتان است ولی خود شما نیست.

این نکته را هم به یاد داشته باشید که هر هنرمندی که معروف می‌شود الزاماً کارش فوق‌العاده نیست. و هر اثر هنری که گمنام مانده حتماً کار ضعیفی نیست. کیفیت کار برای معروف شدن لازم است اما کافی نیست. عوامل زیادی در این امر دخیل هستند که در این مقاله نمی‌گنجند. در مقاله‌های آینده مفصل در این مورد صحبت خواهم کرد.

چرا سندرم ایمپاستر خوب است؟

نکته جالب توجه این است که اگر به خوتدتان شک کرده‌اید و متوجه شده‌اید که در کاری که انجام میدهید به سندرم ایمپاستر مبتلا هستید پس راه را درست آمده‌اید.

افرادی که علاقه به فعالیتی که انجام می‌دهند ندارند به ندرت به سندرم ایمپاستر دچار می‌شوند. پس داشتن این سندرم میتواند به شما بگوید که هم به آن رشته علاقه دارید. و هم دارید به خوبی پیش می‌روید.

الیور بورکمن:

هرچه در کاری بهتر ظاهر شوید احتمال اینکه در معرض سندرم ایمپاستر قرار بگیرید بیشتر است.

نتیجه

به عنوان نکته نهایی این را بدانید که رسیدن به موفقیت و شناخته شدن در دنیای ادبیات نیاز به تلاش زیادی دارد. اما رسیدن به یک نوشته خوب به زمان خیلی کمتری نیاز دارد. پس به نوشته‌های خود و توانایی خود ایمان داشته باشید.

سعی کنید بهترین خود را ارایه دهید ولی نگران نتیجه کار نباشید. چرا که بسیاری از آثار فوق‌العاده گمنام می‌مانند.

اکنون نوبت شماست. تجربه خود را از رویارویی با سندرم ایمپاستر برای ما در بخش کامنت‌ها بیان کنید.

25 دیدگاه دربارهٔ «سندرم ایمپاستر در نویسندگی چیست»

  1. محبوبه گلکار

    نحوه نگارش علمی و در عین حال صمیمانه و هوشمندانه این مقاله تحسین برانگیزه

  2. یعنی هر چه اینجا خوندم رو به راحتی میتونستم تصور کنم چون خودِمن به شدت گرفتار این سندرم هستم و چه بهتر که به واسطه ی شما تونستم مقاله ی مفیدی بخونم بلکه بتونم کنترل کنم. باور کنید نوشته هایی دارم که برای بعضی دوستان میفرستم اون ها به شدت تشویقم میکنن و گاها به من تماس میگیرند که چقدر خوب نوشتی ولی خودم اصلا جرات انتشارشان را ندارم . فکر میکردم به شدت دچار کمال گرایی هستم که الان سندرم ایمپاستر هم علاوه شد. خیلی خوب نوشتید و مثل همیشه عالی درخشیدید

    1. درسته میتونه باشه. کمال‌گرایی قبل از انتشار نوشته است و سندرم ایمپاستر اون حس گناهیه که پس از اینکه کار انجام می‌‌شه اتفاق می‌افته
      🌹🌹
      خیلی ممنونم

  3. مرجان اکبری

    فکر کنم همه‌مون یه جورایی مبتلا به این سندرم هستیم، و این‌که تهش میگه نشانه‌ی خوبیه هم جای تأمل داره. در هر حال خیلی جالب بود، ممنون که به اشتراک گذاشتین آقا مسعود. من فکر می‌کردم تا حالا فقط خودم تنها به این بیماری مبتلا هستم😉

    1. تقریبا میشه گفت تمام کسانی که کارهای هنری انجام می‌دن این حس رو کمابیش دارند ولی مهمه که به کاری که انجام میدیم اعتماد کنیم و کارمون رو باور داشته باشیم🌹🌹

  4. ریحانه برفر

    منم یجورایی دچار این سندروم شدم مدام حس میکنم نوشته ها ایراد داره و کسی هم نمی خونه
    ممنونم آقا مسعود بابت متن و راه کاری که دادین

    1. خب شروع کنید و اونها رو به اشتراک بگذارید مطمئنن با منتشر نکردن بر این احساس غلبه نخواهید کرد

  5. اول از انسجام بافت متن واقعا لذت بردم. و دوم در مورد محتوا باید بگم اگر بتونیم به نگاه متعادلی در مورد کار خودمون برسیم – نه خیلی افتضاح نه خیلی خوب! – به نظرم هم به کمالگرایی فایق میایم و هم به این سندروم تازه پیداشده
    ممنون از مقاله خوبتون

    1. ممنون لطف داری🌹🌹
      باهات موافقم. به نظرم ادم باید همیشه یادش باشه کارش ممکنه ایراداتی داشته باشه و قبول کنه این قضیه رو.
      و از طرفی باید بدونه با انتشار دادنه که میشه این ایرادات را برطرف کرد

  6. فاطمه حسینی

    چقدر ساده، زیبا و مفید نوشتید. هر خطی را که مطالعه می کردم با خودم می گفتم در قسمت نظرات به خاطر این بپجمله باید تشکر کنم و همین طور تا پایان مقاله را خوندم. بسیار جالب و مفید بود.

    1. خیلی خوشحالم که خوشتون اومد و مفید بود فاطمه عزیز
      مرسی که خوندید🌹🌹

  7. پس از مدت‌ها از پیلۀ خودم بیرون اومدم و فرصت کردم سری به سایتت بزنم. انصافا که مقالۀ خوب و به‌جایی بود. به‌گمونم من خودم به شخصه تا خرخره تو این مخمصه گیر افتادم. اما خب خداروشکر گویا من تنها نیستم. چندین بارها راه‌حل‌ها رو خوندم تا به خودم بفهمانم که تنها نیستم.
    بابت این مقالۀ خوب سپاسسسس فراوان :)))

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *