حلقه بی نهایت

دوباره تکرار مکررات

دوران جوانی است. صبح بیدار می‌شوی صبحانه می‌خوری – یا نمی‌خوری. اصلا نمیدانی قرار است زندگی به کدام سمت برود.

صفحات صبحگاهی را می‌نویسی. بعد با خودت فکر می‌کنی که امروز را باید دنبال کدام کار نکرده بروم. تا پولی به دست بیاید و بعد هم با آن چاله‌های بی‌نهایت زندگی را پر کنی.

به نظر می‌رسد زندگی بسیاری از ما شبیه یک حلقه بی‌نهایت است. ابتدای این حلقه روز است و شبانگاه دوباره به همان نقطه همیشگی برمی‌گردد.

ولی آیا خارج شدن از این حلقه به بهتر شدن زندگی ما کمکی می‌کند یا نه.

آیا حلقه بی‌نهایت در زندگی شما وجود دارد؟ کامنت بگذارید.

2 دیدگاه دربارهٔ «دوباره تکرار مکررات»

  1. فرقی نمیکند جوان باشیم، پیر باشیم، کارمند باشیم ، خانه دار باشیم، کارآفرین باشیم، شغل آزاد داشته باشیم، مجرد باشیم، متاهل باشیم؛ زندگی همه ما انسانها با یک مضمون و تم هر روز تکرار میشود.
    هر روز بیدار می‌شویم و پیگیر تعدادی نداشته هایمان هستیم. تا شب که با تعدادی بدست آورده و تعدادی از دست داده بخواب می‌رویم.
    فردا دوباره داستان اسطوره‌ای سیزیف را تکرار میشود

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *