وقتی محتوا را هورت می‌کشم

صبح است. اولین لحظات روز را با نوشتن روی کاغذ آغاز می‌کنم. می‌خواهم لحظات بعد از آن را مانند کفتار گرسنه به سمت هر نوشته‌ای که وارد می‌شود بو بکشم. و سپس محتوا را هورت می‌کشم.

شاید به این راحتی‌ها نباشد و لازم باشد برای رسیدن به آن‌ها کمی بیشتر از قوه‌ بویایی‌ام کار بکشم. بدنم شل می‌شود و حس می‌کنم به محرکی قوی‌ نیاز دارم. سراغ قهوه اسپرسو می‌روم. خیلی سبک است. دوبل باشد لطفا.

بدنم شروع به فعالیت شدیدتر می‌کند. هورمون‌های مختلف درون بدنم ترشح پیدا می‌کنند. فشار خونم بالاتر می‌رود. مردمک چشم‌هایم باز تر می‌شود. چشم‌هایم به نور حساسیت بیشتری نشان میدهند. مغزم آماده سوت کشیدن است. لحظه‌ای به‌خودم می‌آیم و متوجه می‌شوم که سرم گرم شده است. مغزم مانند کمپرسور قطارهای بخار نیاز دارد سوت بکشد و بخارش را خالی کند وگرنه می‌ترکد.

خودکار را بر روی کاغذ می‌گذارم. شاسی را می‌کشم و بخار با فشار از سوپاپم بیرون می‌جهد. مینویسم، می‌نویسم و می‌نویسم. سیاه می‌کنم. تا جا دارم می‌نویسم. برایم لذت‌بخش است. حس می‌کنم لحظه به لحظه سبک‌تر می‌شوم.

اکنون دیگر حس سبکی و خالی شدن را دارم. به پشت سرم که نگاه می‌کنم پنج صفحه ورق‌های نوشته شده می‌بینیم. و ذهنی که مانند اسفنج دوباره تلاش می‌کند محتوا را جذب کند، در کوره محتواپزی‌اش بگذارد و دوباره آن‌ها را بپرد و بیرون بریزد.

ایده‌آلی هست؟

زیادی ایده‌آل است. در‌واقع این اتفاق هر دو سال یک بار روی می‌دهد و در این مدت شش ماهه بیشتر از سه روز این حالت را نداشته‌ام. نویسندگی برای من سراسر گیجی است. محتوای بعدی چه باشد. ولش کن حوصله ندارم.

نمیتوانم ولش کن یک ساعت دیگر. خب آن‌ها را شب می‌نویسم. ولی شب از خستگی پای لپ‌تاپ در حالی که دستانم روی کی‌برد است، خوابم می‌برد.

ایده‌آلش این است که اولین کاری که می‌کنم، نوشتن صفحات صبحگاهی باشد. ولی در عمل اولین کاری که انجام می‌دهم چک‌کردن گوشی برای نوتیفیکیش‌های لعنتی است. انگار اول باید چند دقیقه‌ای نوتیفیکیشن دود کنم تا اعصابم آرام بگیرم و برای نوشتن اقدام کنم. بسیار اتفاق می‌افتد. در پنجاه درصد مواقع همین است و در مواقع دیگر نیز ابتدا می‌نویسم و بعد به شبکه‌های اجتماعی هجوم می‌آورم.

برای جلوگیری از این کار سعی کرده‌ام دو گوشی همراه داشته باشم. گوشی شماره یک برای تماس و اس‌ام‌اس‌های احتمالی و گوشی دوم که اینترنت و شبکه‌های اجتماعی روی آن قرار دارد.

چقدر بد است؟

نمی‌دانم. اکنون در بیشتر مواقع روز دو گوشی همراه خود دارم.

حتی در این لحظه که دارم می‌نویسم نیز گوشی برایم چشمک می‌زند. مانند آن مرد ریشو کنار پارک که یواشکی میگوید «پیس پیس یه پک که چیزی نمیشه، بیا بزن». و من می‌گویم نه ممنون و راهم را میکشم و میروم. ولی در اینجا می‌گویم چه پیشنهاد خوبی.

اینترنت بستری فوق‌العاده برای ارایه کارها و نویسندگی است. ولی از طرفی دیگر یک بستر عالی برای غرق شدن در آن و اعتیاد به شبکه‌های احتماعی است. مانند شکلاتی خوشمزه که اگر نباشد نصف لذت‌های دنیا با عدم یکی می‌شوند و اگر بیش از حد مصرف شود آدمی را به انواع مختلف بیماری‌ها دچار می‌کند.

نویسندگی برای من همینطور است. هر روز و هر ساعت با خودم در جنگ هستم که بنویسم. وقتی می‌نویسم گویی همه چیز برایم شیرین می‌شود. همه چیز را به خوبی و زیبایی می‌فهمم و درک می‌کنم. هنگامی که نمی‌نویسم عذاب وجدانی سخت بر من حاکم می‌شود که به من یادآوری می‌کند باید بنویسم و نباید یک‌جا و ساکن بمانم.

سخت یا آسان؟

تولید محتوا آسان است. واقعاً آسان است. نویسندگی هم آسان است. مدوامت در آن سخت است. پاداش برای کسانی است که می‌مانند و نه کسانی که قوی ظاهر می‌شوند. هرچقدر هم در شروع کار قوی باشیم باز هم اگر بیخیال شویم دیگر فراموش می‌شویم و وجود نخواهیم داشت.

اگر بسیار ضعیف ظاهر شویم ولی ماندگار باشیم و پیشرفت کنیم. سمج باشیم و حق خود را از این دریای کثافت بگیریم. میبینیم که موفقیت، محبوبیت، و پول به ما سرازیر می‌شود.

سخن از پول شد. جالب است که بدانیم می‌توان از این راه پول خوبی به دست آورد. چطور؟ با ماندن و کار کردن. هیچ‌کس با انتخاب نقطه‌ای و کندن آن تا مغز زمین به طلا نرسیده است. شاید رسیده باشد. ولی تقریباً در تمامی موارد تلاشتان بیهوده خواهد بود. در عوض باید جایی را بکنیم که احتمال زیادی می‌دهیم گنج در آنجا پنهان شده باشد. به این شکل می‌توان احتمال یافتن آن را تقویت کرد. این یعنی هوشمندی.

بدون فکر و بدون داشتن برنامه، اگر فقط بکنید(محتوا تولید کنید) به هیچ جا نمی‌رسید. برای اینکه موفق شوید برنامه داشته باشید. محتوا را هورت می‌کشم شما هم هورت بکشید. آن را خوب مزه مزه کنید. هدفمند، درست و دقیق ارایه دهید. باشد که رستگار شوید. و به موفقیت بزرگی برسید.

1 دیدگاه دربارهٔ «وقتی محتوا را هورت می‌کشم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *