یکی از چالش برانگیزترین بخشها در نویسندگی، پیدا کردن ایده برای نوشتن است. هنگامی که بصورت روزانه محتوا انتشار میدهیم، این موضوع مهمتر هم میشود.
شما ممکن است خود صاحب یک وب سایت باشید یا برای دیگران محتوا تولید کنید. در هر صورت روزهایی وجود دارد که اصطلاحاً کفگیرمان ته دیگ میخورد و هیچ ایدهای برای نوشتن نداریم. آنجاست که ممکن است عصبی یا کلافه شویم. شاید حتی با خودمان فکر کنیم که چشمه ایدههای ما خشکیده است.
خب اولین قدم این است که نفس عمیق بکشیم، کمالگرایی خود را درون کمد گذاشته، در آن را قفل کنیم و سپس به سراغ پیدا کردن ایده برویم.
ایده برای نوشتن از کجا بیاوریم
سخنی از امام اول شیعیان نقل شده است:
من چیزی را ندیدم، مگر خدا را قبل از آن، بعد از آن و با آن دیدم.
امام اول شیعیان علی
فکر میکنم خدای ما ایده هایمان هستند. پس میتوان ایده را قبل، بعد و هنگام هر چیزی دید. یعنی به زبان سادهتر، ما از هر چیزی میتوانیم ایدههای بسیار و بیشمار به دست بیاوریم. پس اینکه ما نمیتوانیم ایده پیدا کنیم، دلیل بر محدود بودن ایدهها نیست. یعنی حواس ما به اندازی کافی قوی نیست و اصطلاحاً شاخکهای حسی و هنری ما ایدهها را خوب جذب نمیکنند.
ابتداییترین توصیه این است که بر روی شاخکهای حسی خودمان کار کنیم و آنها را تقویت کنیم. در مورد تقویت بینایی و تقویت شنوایی قبلاً در وبلاگ مطالبی انتشار دادهام. میتوانید آنها را نیز مطالعه کنید.
در ادامه چند روش برای پیدا کردن ایده بازگو میکنم که شاید بتواند برای شما مفید باشد و راهحلهایی هرچند اندک برای پیدا کردن ایده برای نوشتن به شما بدهد.
میخواهید در چه موردی محتوا تولید کنید
اگر موضوع کلی برایتان مشخص نیست ابتدا موضوع کلی را تعیین کنید، سپس به سراغ جزئیات بروید. برای مثال شاید بخواهید درمورد تولید محتوا، محتوا تولید کنید یا در مورد عادت نوشتن، عادت زندگی و یا حتی داستان کوتاهی بنویسید و منتشر کنید.
در هر صورت ابتدا موضوع کلی مشخص کنید. اگر وبلاگ شما محتوای ثابتی دارد یا وبسایتی که برای آن محتوا تولید میکنید موضوع خاصی دارد، پس کارتان خیلی هم سخت نخواهد بود. ولی اگر وبلاگتان موضوعات مختلفی را در بر میگیرد، احتمالاً نیاز است از بین موضوعات مختلف یکی را انتحاب کنید و روی آن کار کنید.
در مورد موضوع بخوانید
قدم بعدی این است که در مورد موضوع، بخوانید. برای دقایقی نوشتن را بیخیال شوید و مانند یک شاگرد حرف گوش کن دست به سینه جلوی معلم خود بنشینید و به سخنان او گوش فرا دهید.
مثلاً برای نوشتن یادداشت و جستار میتوانید به آثار بزرگانی مانند محمد قائد مراجعه کنید. برای نوشتن در مورد ادبیات میتوانید به کتاب چرا ادبیات ماریو بارگاس یوسا را بخوانید. به هر حال نمونههای خوب بسیار زیاد هستند که میتوانید با جستجو در اینترنت به آنها دست پیدا کنید.
این نکته را در نظر داشته باشید هنگام مطالعه، برای پیدا کردن ایده به خودتان فشار نیاورید. یعنی فقط بر روی خود نوشته تمرکز کنید و سعی کنید مضمون نوشته را خوب متوجه شوید. هر جملهای که احتمال میدهید برای استفاده در نوشته شما مفید است، آن را یادداشت کنید و به سراغ ادامه متن بروید.
میتوانید از بین چیزهایی که روی کاغذ نوشتهاید در نهایت یک یا چند موضوع را انتحاب کنید. نمیتوان دقیق گفت چقدر باید خواند ولی همینقدر که ذهنیت مناسبی از موضوع پیدا کنید کافی است.
در مورد موضوع آزاد نویسی کنید
پس از آنکه به اندازهای خواندید که ذهنیت مناسبی از موضوع پیدا کردید. نرمافزار ورد را باز کنید. یک صفحه جدید ایجاد کنید. در مورد هر آنچه خواندهاید، دیدهاید و به نظرتان جلب آمده است آزاد نویسی کنید. میتوانید در مورد احساسی که نسبت به آن متن داشتهاید، یا حتی اگر با نظر نگارنده متنی که خواندید مخالف یا موافق هستید. یا در مورد چیزهایی که فکر میکنید نیاز است در یادداشت شما بیایند، بنویسید.
به سراغ احوالات خود بروید
یکی از موضوعاتی که پتانسیل تبدیل شدن به یک محتوای خوب را دارد، احساس شما در مورد یک موضوع است. ما موضوع را داریم و در مورد آن هم مطالعه کردهایم و احتمالاً در مورد آن نظری داریم. یعنی فکر میکنیم که آن موضوع اشتباه است یا درست است. یا حتی میتوانید از اثرات آن موضوع بر زندگی شخصی خودتان بنویسید.
برای مثال اگر در مورد شب زنده داری خواندهاید، میتوانید در مورد تولید محتوا در شب و روز و مقایسه آنها بنویسید. یا اگر در این رابطه تجریباتی دارید آنها را نیز بنوسید.
مشکلات خود را به محتوا تبدیل کنید
یکی دیگر از موضوعاتی که همیشه به پیدا کردن ایده برای نوشتن به من کمک میکند مشکلات خودم هستند. من سعی میکنم برای آنها راه حل پیدا کنم. این موضوع نیاز به کمی تحقیق و تفحص بیشتری دارد. که البته گوگل دوست خوب ماست و همیشه برای کمک به ما آماده است.
برای پیدا کردن راه حل مشکل به سراغ گوگل بروید و سعی کنید هر چیزی را که در مورد آن پیدا میکنید، بخوانید و یادداشت برداری کنید. خواندن چند مقاله باعث اشراف ما بر مشکل میشود و ما را با درون مایه و راهحل آن آشنا میکند.
همین راهحل سرانجام به آنجا ختم شد که این مقاله را بنویسم. یعنی پس از کمی کلنجار رفتن با خودم، متوجه شدم پیدا کردن ایده برایم سخت است. پس همین پیدا کردن ایده برای نوشتن (در مواقعی که ایده به ذهنمان نمیآید) تبدیل به موضوع همین مقاله شد.
میبینید؟ خیلی هم سخت نیست.
سخن پایانی
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم ایدهها و روشهای پیدا کردن آنها بینهایت هستند. نام بردن تمام روشهای ایده یابی میتواند چند روز زمان ببرد. در این مقاله فقط چند روش محدود و در دسترس را عنوان کردیم. ایده یابی یکی از بخشهای مهم در تولید محتوا، نوشتههای غیرداستانی و داستانی است که نیاز است هر هنرمندی به این مهارت دست پیدا کند.
بهتر است بدانید که موضوع و ایده به خودی خود خوب یا بد نیستند. یک نویسنده بد با یک موضوع عالی یک نوشته بد تحویل میدهد و یک نویسنده عالی با موضوعی بد، یک نوشته عالی. خلاصه اینکه موضوع در نوشته اهمیت زیادی ندارد. فن نوشتن و شکل روایت مهمتر است. برای رسیدن به همچین مهارتی باید بیشتر و بیشتر و بیشتر بنویسیم، بخوانیم و انتشار دهیم.
شما چه راه حلهای دیگری برای مواقع بی ایده ی سراغ دارید. با ما به اشتراک بگذارید.
یه مقاله مفید با ساختار منظم و اصولی😍
ممنون
مرسی که خوندی
خیلی خوب و مفید بود. موفق باشید.
ممنون. مرسی که خوندید
محرك خوبي ايجاد شد، سپاس💕
مرسی که خوندین