خلسه – بخش پنجم – شوخی میکنی دیگه؟
اتومبیلش را در پارکینگ پارک کرد. از پلهها بالا آمد. وقتی در راهرو کلینیک قدم میزد منشیها و دستیاران همه به او سلام میکردند ولی او به ندرت جواب آنها را میداد یا لبخند میزد. تقریبا معروفترین پزشک کلینیک بود و از طرف دیگر پزشک معتمد دادگستری هم بود. دوستان با نفوذ زیادی داشت برای […]
خلسه – بخش پنجم – شوخی میکنی دیگه؟ بیشتر بخوانید »