ملالوالملیک و داستانی دارک
مثال هر روز، چراغ را از نفت سیراب، بر صندلی جلوس کرده و عزم کتابت یک داستان دارک همانند تیره روزیهای هر روزه خودمان کردم که سید اکبر دق الباب کرد و وارد شد. «چه شده سید؟ این وقت صبح؟» پاسخ دادند که «نامه آمده یا شیخ» «بده ببینم.» داد و گرفتم و رفت. نامه …