رمان «هابیت یا آنجا و بازگشت دوباره» نوشته جی آر.آر تالکین جزوی از مجموعه رمانهایی است که روایتگر اتفاقات حماسی در سرزمین میانه است. مجموعه رمانهای سرزمین میانه به قلم تالکین، یکی از بهترین رمانهای اساطیری تاریخ هستند که الهامبخش بسیاری از نویسندههای بعد از او بودهاند.
قبل از اینکه به دلایل برتری فیلم هابیت نسبت به کتاب بپردازیم، باید ذکر کنم که کتاب هابیت کتاب ضعیفی نیست، اما فیلم آن بسیار خوش ساخت است.
۱- تنش در فیلم بسیار زیاد است
تنش در فیلم زیادتر از رمان است. کارگردان برای جذابیت بیشتر فیلم، اجازه نمیدهد تحت هیچ شرایطی تنش ماجرا کم شود. یعنی برای اینکه فیلم از تب و تاب نیوفتند فضا را محدود میکند و شخصیتها را پر جنب و جوشتر.
شخصیت ارک رنگ پریده در کتاب هابیت وجود ندارد. این شخصیت صرفا برای بالابردن تنش به داستان اضافه شده که تقریبا در تمام مدت فیلم، ارک رنگ پریده (آزوگ) به دنبال شکار دورفهاست.
در اصل شخصیت آزوگ در سری کتابهای ارباب حلقهها وجود دارد. اما بسیار قبلتر از زمانی که تورین سپر بلوط قصد بازپسگیری گنج آبا و اجدادیاش را داشته باشد از بین رفته است.
در روایت کتاب صحنه نبرد بین ارکها، دورفها و الفها پای «تنهاکوه»(محل نگهداری گنج) نبرد سادهتری است. همچنین دیوانگی و جنون تورین در کتاب زیاد پر رنگ نیست.
درگیری الفها و دورفها، تنفر آنها از همدیگر نیز تنش فیلم را بیش از پیش زیاد میکند. البته در کتاب نیز دورفها با الفها درگیر میشوند ولی نه به جذابیت و گرمای درون فیلم. در کتاب دورفها با الفها مشکل خاصی ندارند.
در کتاب دورفها و گاندولف داستان حلقه را میدانند. این باعث میشود دیگر چالشی برای بیلبو بابت پنهان کردن حلقه جادوییاش وجود نداشته باشد.
۲- شخصیت دورفها جذابتر و پررنگتر هستند
شخصیتهای درون فیلم قویتر، جنگجوتر و محکمتر هستند. همانطور که گفته شد دورف ها در فیلم بسیار جنگجو و مقاوم هستند. روحیه خود را نمیبازند و برای هدف خود نبرد میکنند. چیزی که ما در کتاب نمیبینیم یا بسیار کمرنگ و ناچیز است.
یکی از مهیجترین بخشهای فیلم فرار دورفها بوسیله بشکهها است. در حالی که الفها و اورکها به دنبال آنها میروند ولی در کتاب این بخشها، آرام و بدون درگیری زیادی است.
هنگامی که اسماگ(اژدهای خوابیده بر روی گنج دورفها) از کوه پر میکشد و به سمت دهکده روی آب میرود، دورفهای کتاب یک گوشه قایم شدهاند و متوجه نمیشوند که اسماگ رفته است. سه روز در غاری در دامنه کوه قایم شده تا زمانی که توکای پیر به آنها پیام میدهد که اسماگ مرده است.
در کتاب نقشه یاران تورین اینطور است که هنگامی که اسماگ خواب است بیلبو به درون گنجینه طلاها برود. تا آنجا که میتواند طلا بدزدد و بیرون بیاید.
هنگامی که آنجا هستند تازه به این نتیجه میرسند که گنجینه عظیم طلا را چطور باید جابجا کنند. ولی در فیلم نقشه این است که اسماگ مرده است و یا باید او را کشت تا صاحب کل طلاها و کوه شد.
۳- بیلبو شخصیت اصلی است
در فیلم بیلبو شخصیت اصلی است. در کتاب تقریبا تمام موانع بوسیله گاندالف یا دیگران برداشته میشود. داستان در مورد بیلبو است ولی او شخصیت اصلی نیست. بارها و بارها بدون کوچکترین تلاشی بیلبو برنده میشود و از موانع به راحتی عبور میکند.
در بخشهایی از فیلم که به حل کردن معما نیاز است تا در باز شود بیلبو این کارها را انجام میدهد. در صورتی که در کتاب بیشتر این کارها را گاندالف انجام میدهد.
داستان بیون(مردی که به خرس تبدیل میشود) در کتاب یک فصل کامل است که فیلم به دلیل محدودیت در زمان آن را کوتاهتر ولی برخورد با او را جذابتر و اکشنتر کرده است.
نتیجه گیری
باید تاکید کنم که رمان هابیت نه تنها رمان بدی نیست که بسیار سرگرمکننده، جذاب و زیبا است. از خواندن آن لذت بردم و به شما هم توصیه میکنم.
با توجه به مدل توصیف و نگارش داستان به شیوه کلاسیک، سرعت اتفاقات در کتاب کمی کند است. امروزه سبک زندگیمان، ما را به سمتی سوق میدهد که سختتر میتوانیم با رمانهای کلاسیک ارتباط برقرار کنیم.
در نهایت فیلم و کتاب هر دو ارزش دیدن و خواندن را دارند. اما فیلم به سلیقه قرن بیست و یک ما، نزدیکتر است. کتاب برای عاشقان داستانهای اربابحلقهها و سرزمین میانه جذاب و فوق العاده خواهد بود. هم فیلم و هم رمان را توصیه میکنم.
اگر شما هم فیلم و کتاب را دیدهاید. به ما بگویید به نظر شما کدام جذابتر است.
به نظرم کلمه برتری زیاد درست نباشه. مخاطب اصلی کتاب هابیت کودکان و نوجوانان کم سنه (مثلاً ۱۵ ساله)و حسی که از خوندنش بهت دست میده یه جور حس سبکی و راحتیه. اما فیلمش حماسی تره به همین دلایلی که نوشتید. این رو هم اضافه کنید که توی کتاب اشاره زیادی به سایرون نشده و با گندالف درگیر نمیشه. همینطور خبری از رادگاست نیست.
خیلی ممنونم که نظرتون رو گفتین. آره این رو میشه توی بررسی اضافه کرد که من فراموش کردم.
خط رمانی کتاب هابیت مال زمانیه که هنوز سایرون قدرت نگرفته بوده. و بیشتر داستان حول محور اورک های گونداباد و دورف ها میچرخید.
در کل توی فیلم خیلی چیزها اضافه شد که هم به اکشن بودن فیلم اضافه کرده هم حس میکنم اینها قراره پیش درآمدی باشن که پیتر جکسون توی فیلمهای بعدی راحت تر بهشون بپردازه.
وقتی از فیلم میری سراغ کتاب حس میکنی کتاب زیادی خالیه
واقعا خوب گفتی، فیلم اونقدر خوبه که اگر یک کتاب از روی فیلم بنویسیم احتمال زیاد فروشش از کتاب قبل از فیلم بیشتر خواهد بود 😐