
به عنوان نویسنده و هنرمند نیاز است بدانیم که شکست کجای کار ما قرار دارد. آیا باید شکست بخوریم. آیا نباید شکست بخوریم؟ اصلا شکست یعنی چه؟
برای یک هنرمند شکست به معنای پیروزی است. حتما روزهایی را به خاطر دارید که بخاطر شکستهایتان چشمانتان پر از اشک شده باشد. یا فشار در قفسه سینه حس کرده باشید. شاید حس کرده باشید سرتان گیج میرود.
بنویس
اینها احساساتی هستند که گهگداری به سراغ ما میآیند. و پس از آن خودسرزنشکردن را تجربه میکنیم. هنگامی که این احساس به شما دست داد، قلم خود را به دست بگیرید و احساس صادقانهای که دارید را روی کاغذ بیاورید. از آن احساس برای ساختن تصویری و روایتی ناب استفاده کنید.
هنگامی که با خود نشستهایم و به چیزهایی فکر میکنیم که در گذشته برایمان پیش آمدهاند. در واقع داریم خود را برای کارهای گذشته تنبیه می کنیم. از چیزهای مختلفی از جمله شکستهایمان یاد میکنیم. سوتیهایی که دادیم و دیگر لحظات خجالتآوری که در زندگی تجربه کردهایم. از احساسات شدیدی که بر شما حاکم میشود برای ایجاد فضاهای ناب استفاده کنید. همان موقع دست به قلم ببرید و بنویسید.
میترسی شکست بخوری؟ شیرجه بزن!
چند ماه پیش که میخواستم نوشتن را به صورت جدی آغاز کنم. هنگام شروع، با خودم عهد بستم هرچیزی که باعث میشود بترسم و جا بزنم همان را انجام میدهم. و اصطلاحا به درون عامل ترس شیرجه میزنم. آنقدری انجام میدهم تا در آن کار موفق شوم. که در نتیجه باعث شد که فکر کنم میتوانم از شکست هایم پلی بسازم برای اینکه بهتر و قویتر باشم.
اکنون هنگامی که چیزی مرا اذیت میکند به سرعت دفتر و خودکارم را برمیدارم و در مورد موردی که باعث آزار من میشود مینویسم. آنقدر مینویسم تا احساس سبکی به من دست میدهد. حس خوبی را تجربه میکنم.
بخاطر دارم سال گذشته در شرکتی به عنوان بازاریاب استخدام شده بودم. هنگامی که به ورطه آزمایش گذاشته شدم عملکرد مناسبی نداشتم. سعی کردم تمرین کنم و چند روز با خودم جلوی آیینه تمرین میکردم. چند روزی تمرین کردم و فکر کردم که پیشرفت کردهام و بهتر کنم.
ولی بعد متوجه شدم هنگامی که من در حال تمرین بودهام تصمیم به اخراجم گرفته بودند و برای ملاحظات چند روز دیرتر به من ابلاغ کرده بودند. جا خورده بودم. در تمام مدت به این فکر میکردم که چقدر دیر شروع به تمرین کرده ام و چقدر دیر به خود آمده بودم.
ولی اکنون این را خوب میدانم که باید برای بهتر کار کردن باید ابتدا تمرین کنیم. ابتدا رشد کنیم و اگر در این راه شکست خوردیم. مشکلی نیست و دوباره تلاش میکنیم. تا زمانی که موفق شویم. همه چیز در این جمله خلاصه میشود: «کاری را انجام دهید که از شکستهای آن نیز لذت ببرید»
چقدر قشنگ توصیف کردید دنیای ترس را و چه تکنیک خوبی برای خلاصی از اندوه ها و شکست ها و تجربه های تلخ دیکته کردید.
بنویسیم و بنویسیم تا حال دلمان را خوب کنیم
درود بر شما زهرا عزیز.
ممنون که خوندید